کارایی مدیریت



به نام یزدان پاک هستی 

 

 

 

موضوع راجب کارایی و عملکرد سازمان یا شرکت های که از بخش دولتی به بخش خصوصی واگذار شدن و یا بالعکس از بخش خصوصی به دولتی واگذار شدن.

قبل از هرگونه بحث یا مقدمه چینی منظور حقیر تخریب کردن بخشی یا خوب جلوه دادن بخش دیگر نیست و اگر در جاهای به ناچار اسم ارگان یا سازمانی آورده میشود قصد و نیت خاصی نیست فقط هر آنچه که دست آورد ها و عملکرد معلوم است گفته میشود و بنده بدور از هر جریان ی و حزب فقط در صدد گفتن حقایق میباشم .

 

برخی شرکت های دولتی که خصوصی شده اند در تمام اعصار و همه کشورها در اوایل اجرای این طرح با مشکلاتی روبه رو بودند و کشور ما هم از این قائله مستثنی نیست .البته این رو هم متذکر باشم که برای اجرای چنین طرحی باید ابتدا فرهنگ سازی وبستر آن فراهم شود.

این اصل 44 که سالهاست هر جریان ی که روی کار می آید خیلی به آن میپردازد و اهمیت موضوع بدان جهت بالاست که حتی مقام معظم رهبری نیز بارها بر اجرا شدن این موضوع تاکید داشتند ونمایندگان محترم مجلس بارها بر اجرا شدن خصوصی کردن شرکت ها تاکید داشتن نه اینکه حراج بر اموال مردم و بیت المال .چونکه در هزاره سوم هستیم و قرن 21 چه بخواهیم چه نخواهیم به ناچار باید در این مسیر حرکت کنیم چونکه بخش خصوصی با بهره گرفتن از کیفیت در سطوح بالای مدیریت و عواملی دیگر که در انتهای بحث به آنها پرداخته میشود که البته بخش خصوصی نیز دارای معایبی نیز میباشد اما نسبت به بخش دولتی ناچیز هستن در سیستم های دولتی معمولا مدیریت سنتی یعنی سرمایه  منابع مالی .تجهیزات .مکان و .و اینجا لازم است به یک جمله بزرگ مرد اشاره کنیم .که مشکل شاخ و برگ نیست مشکل کل جنگل است.{مرحوم دکتر علی شریعتی }

در کشور های پیشرفته این طرح دهه هاست اجرا شده و از مرحله آزمون وخطا عبور کردن و ماحصل آن رو میبینیم  در کشور ما درسته نزدیک به نوعی قدمت آن بیش از3 دهه می باشد اما به نوعی در مرحله آزمون و خطا هستیم و معظلی بدتر ازاین که گریبان گیر این حیطه شده متاسفانه جریانات ی است.

بدلیل نوع ساختار و سیستم بیمار حاکم بر جامعه {البته این موضوع منوط به دولت خاص یا حزب و جریان ی در مقطع زمانی خاصی نیست } و هیچوقت نمیتوان مطلق سخن گفت مطلق فقط مختص یزدان پاک می باشد و اگر نگویم تمام بلکه اکثر شرکت هایی که به بخش خصوصی واگذار شدن موفق نبودن و بعضی ضررهای مالی و اجتماعی و. بر پیکره جامعه زدن .

البته در ادامه مباحث ذکر خواهم نمود که بخش خصوصی دارای چه پتانسیل و ظرفیت های مفید بالای می باشد و بر اساس فلسفه وجودی شرکت ها  از مزیت ها فرصت ها. تهدیدها به خوبی استفاده میکند .افرادی که در سمت و جایگاهی که شاغل هستن زیر ذره بین است از سر جبر مجبور به نهایت تلاش و خلاقیت ونوآوری رو انجام میدهد و شاید هم شغلش رو دوست داشته باشد و با علاقه و عشق کارش را انجام دهد چونکه ارزیابی عملکرد کیفیت انجام می گیرد در حفظ و بقا آن اقدام و اگر عکس این ثابت شود به فکر فرد جایگزین می باشند.

اگر بخش خصوصی در مسیر درست هدایت شود و فیلترهای سختی برای واگذاری قرارندهیم در عوض مکانیزمی درست جهت نظارت باشد می تواند

چرخه اقتصادی جامعه رو به حرکت دربیاورد .این واگذاری ها معمولا از مجرای قانون رد میشود اما متاسفانه برخی بخاطر داشتن پارتی و یا احزاب و جریانات ی به ظاهر قانونی و درست انجام میگیرد اما وقتی به جزئیات  طرح مینگریم میبینیم که در وحله اول قیمت ها نصف و در مواردی چند برابر زیر قیمت واقعی واگذاری انجام گرفته و از موضوع قیمت مهمتر بحث واگذاری به کسانی یا در واقع به شرکت های واگذار می شود که اصلا در آن زمینه و حیطه تخصصی ندارند.و معظل واقعی خارج از دو مقوله بالا قیمت و تخصص

تازه وقتی شروع می شود نیروهای که سالیان خاک آن شغل رو خوردند و تجربه و تخصص .مهارت لازم رو پیدا کردند ولی به راحتی با واگذاری و تغییر در سطوح بالای مدیریت تازه شروع به پوست اندازی در تمام سطوح و مجموعه کاری شاهد هستیم.

البته پوست اندازی در بخش های به نفع مجموعه می باشد ولی تغییر در سطوح پایین لازم نیست چون سطوح پایین به نوعی هسته اصلی را تعیین می کند با تغییر نیرو تا نیروی جدید با کار و ابزار آشنا شود زمان بر است .

با تمام احترامی که برای کارکنان زحمتکش بخش دولتی قائل هستم اما بدلیل نوع ت وطبیعت کارکنان دولتی چونکه اولا امنیت شغلی دارند و این حس مسولیت پذیری رو میگیرد و خیلی شاهد کم کاری هستیم و نمیتوان او رو اخراج کرد و نهایت کاری که میتوان انجام داد در بخش دولتی او رو از بخشی به بخش دیگر منتقل کرد و شاهد مواردی از جمله نیتی ارباب و رجوع و غیره.

چونکه سیستم و مکانیزم مناسبی جهت ارزیابی و عملکرد افراد وجود ندارد .اگر هم ارزیابی باشد بیشتر جنبه تشریفاتی دارد تا کارایی موثر .البته این موضوع در تمام ارگانهای دولتی صدق نمیکند مثلا در سیستم بانکی شاهد بالاترین کارکرد وکارایی کارکنان هستیم .و معظل دیگر نیز گریبان گیر بخش دولتی است بارها شاهد جابجایی های شدیم که غیر منطقی و نابجا می باشد مثلا یک شخص با دنبال کردن احزاب و جریانات ی یک شبه دنبال سمت های بالای مدیریت است و معلمی بعداز پیروز شدن حزب او به ریاست آموزش پرورش می رسد و نهایت بعداز گذشت دو سال ممکن است مدیر کل مجموعه ای بزرگ شود و هیچ تخصص و تجربه رو در آن زمینه رو ندارد و خصلت و طبیعت ما ایرانی ها زیاد به تجربه و تخصص شخص نگاه نمیکنیم به زبان او نیگاه میکنیم.

هرچند حس قدرت طلبی در بین تمامی افراد وجود دارد و این دیدگاه که اگر در راس مجموعه باشد بهتر دیده می شود و مورد توجه و احترام است.

در قسمت های جابجایی صورت می گیرد وحتی اگر در ارگانی موفق بوده منوط بر این نیست در سازمان دیگر نیز بتواند آن مجموعه رو خوب مدیریت کند و موفق باشد این تصمیمات در سطوح بالای کشوری چون برای جمع کثیری تصمیم میگیرند چه بسا تصمیمات آن شخص ضررهای به کشور بزند .

اما در بخش خصوصی اگر نگوییم هیچوقت بلکه به ندرت چنین جابجایی های صورت می گیرد و اگر نیاز به جابجایی باشد براساس رای گیری هیات مدیره که نماینده سهامداران هستند انجام می گیرد و شخصی انتخاب می کنند که اولا تخصص .تجربه. مهارت و به نوعی اگر نگوییم عین نظام سلسله مراتب رو طی کرده باشد لااقل در اکثر قسمت های مدیریت بوده و رسالت و اهداف سازمان رو دنبال می کند که همان سود آوری شرکت براساس شیوه های نوین مدیریتی انجام می گیرد.و افراد شاغل در مجموعه امنیت شغلی ندارند .و امنیت آنها  به عملکرد و کارایی و درصد پیشرفت بستگی دارد و معمولا قراردادها کوتاه مدت می باشد و همین امر موجب ایجاد انگیزه و جدیت در کار است.

برای بهتر لمس کردن موضوع به چندتا مثال اکتفا میکنیم که تفاوت وعملکرد هر بخش را متوجه بشیم .هر چند در اساسنامه شرکت آمده که مطعلق به هیچ شخص اعم از حقیقی و حقوقی نمی باشد اما به نوعی شاید ساختار سازمانی از لحاظ فلوچارتی و بوروکراسی دولتی بوده بلکه مدیریت و خط مشی های آن جهت رسیدن به بخش خصوصی بوده و تصمیمات سطوح بالای مدیریت خصوصی اداره می شد.

 مثال دانشگاه آزاد رو میزنم که بغیر از بعد اقتصادی مباحثی نظیر اجتماعی .آموزشی .فرهنگی رو نیز در برمیگیرد.اولا خیلی از سازمان ها و نهاد ها که همزمان یا قبل و بعد از آن شروع به فعالیت کردن از امتیازات و منابع خوبی بهرهمند بودند اما از آنجا که در پشت این جریان یک مدیریت کارآمد وکاربلد مثل آقای دکتر جاسبی و هم فکری مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی توانست این مجموعه رو طور صحیح در مسیر موفقیت اهداف سازمانی به جلو هدایت کنند.

شاید برخی دوستان بگویند از رانت و امتیاز استفاده کردن بله درست است اما رانت و امتیاز در این اندازه بوده که یه تپه در حاشیه شهر رو گرفته در عوض با درآمد مجموعه برای آنجا جاده و آب و برق و غیره و در نهایت تبدیل به یک مجموعه علمی پژوهشی شده و الان در تمام شهرهای ایران دانشگاه آزاد شعبه دارد و چقدر در افزایش سطح سواد جامعه کمک شایان انجام داده آیا تا به حال به این موضوع فکر کردین اگر دانشگاه آزاد نبود چندین هزار نفر توان عبور از فیلتر کنکور رو نداشتن و به ناچار قید ادامه تحصیل در مقاطع آکادمی رو میزدند و یا از لحاظ اقتصادی چقدر مفید بودن با احداث دانشگاه در شهرها با خود آبادانی و افزایش سطح قرهنگی رو به همراه داشت .

و اکنون در بهترین نقاط هر شهری مجموعه های بزرگ آموزشی هست که از لحاظ محاسبه ارزش قیمت املاک چقدر میشود و سرمایه های دیگری که دارد که همگی بهتر از حقیر به آن آگاه هستین.

این عملکرد یک سازمان بود که به نوعی توسط بخش خصوصی اداره میشد اما نکته اینجاست که در دوره ریاست جمهوری دکتر با اصرار و فشار ی مدیریت این مجموعه رو عوض کرد هرچند لازم نمیبینم که وارد قسمت ی آن بشوم اما تندروی حزبی منجر به تغییر مسیر این مجموعه موفق و کارآمد شد که اکنون بعد از گدشت تقریبا یک دهه کافیست یک نیگاه به مجموعه بیندازیم که اولا در اکثر شهرها یا دانشگاه بسته شده و یا اگر هم بسته نشده نیگاه آمار ورودی ها داشته باشیم .بنظر شما مگر مجموعه همان مجموعه نیست تازه با این تفاوت در آن زمان همزمان با کنترل و هدایت مجموعه باید بخشی از درآمد رو نیز هم به ساخت و سازها اختصاص میدادن.الان که ساخت و سازی وجود ندارد در تمام شهرها دانشگاه آماده بهره برداری میباشد .

و مثال دیگر میتوان به شستا اشاره نمود .شستا جز سازمانهای است که گردش پولی و مالی بالایی در آن صورت میگیرد تامین اجتماعی با تصمیم گیری که از این پول بیمه به نحو احسن استفاده نمود و با تشکیل چند هلدینگ و زیر مجموعه های مختص به آن مجموعه شکل گرفت و با خرید کارخانه جات بزرگ سعی در درآمد زایی و اشتغال داشتن تا اینکه پول در بانک بماند با آمار می توان چندتا از این کارخانه جات که قبلا خصوصی بودن والان واگذار شدن به بخش دولتی مورد ارزیابی قرار دارد .مثلا شرکت دورال تولید کننده بزرگ درب و پنجره آلومینیوم در ایران بوده و در سال 1342 تاسیس شده و بالغ بر 300 نفر کارگر و پرسنل داشته مستقیم بغییر از نیروهای غیر مستقیم اما با واگذاری به مجموعه شستا بعد از گذشت تقریبا سه دهه نیروی های خط تولید و پرسنل اداری به 51 نفر رسید و یا اینکه تقریبا 140 شرکت زیرمجموعه این هلدینگ ها بودند و با یه حساب ساده هر شرکت متشکل از 3 نفر هیات مدیره ویک نفر مدیر عامل باید 560 نفر میباشد اما تعداد خیلی پایین تر از این رقم میبود چونکه هرکدام بعظا دو سمت داشتن و حقوق های نجومی دریافت میکردند که به حدی دیگر حقوق ها غیر عقلانی بود که قوه قضایه محترم ورود پیدا کرد و جلوی این ارقام نجومی رو گرفت .

خلاصه هدف و نیت حقیر از گفتن این عرایض در ابتدا نیز اشاره کردم که قصد تخریب و ویا منفی کردن ذهن مردم به شخص خاص یا ارگانی نیست بلکه قیاس عملکرد کارایی بخش خصوصی و دولتی است.هرچند این مقوله در همه دنیا بسته به شرایط اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی یکسان نیست و نمیتوان در چند صفحه آن رو کامل قیاس کرد بلکه در لینک های بعدی سعی میشود بیشتر با آمار و ارقام قیاس رو انجام دهیم.

باتشکر                                                     {رضا درویش بلورانی}


این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود کتاب نظریه های شخصیت شولتز maghsoudloocatering البرزبام پلی وان اجرای سقف شیبدار گروه صنعتی کاوه - گاوصندوق کاوه تشریفات عروسی و خدمات مجالس معماری شرکت خدمات حمایتی نوین کشاورزی لارین server88